میان هر نفسی که میکشم همهمه ای است از همه پنهان …
اما
از تو چه پنهان ؟
میان هر نفسی تـــو هستی
که میکِشم تو را
که میکُشی مرا …
تو این فکر بودم که با هر بهونه یه بار آسمونو بیارم تو خونه
حواسم نبود که به تو فکر کردن خود آسمونه خود آسمونه
تو دنیای سردم به فکر کردم
که عطرت بیاد و بپیچه تو پارچه
بیای و بخندی تو باز خنده هاتو
مثل شمعدونی بزارم رو طاقچه
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حال داره
تو و خاک گلدون با هم قوم وخویشین من و باد و بارون با هم رفیق صمیمیم
از این برکه باید یه دریا بسازیم یه دریا به عمق یه عشق قدیمی
دوست داشتم با تموم وجودم
عزیزم هنوزم تو رو دوست دارم
الهی همیشه کنارتو باشم
الهی همیشه بمونی کنارم
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حال داره
یعنی می شود روزی برسد
که بیایی مرا در آغوش بگیری . . .
بخواهم گله کُنَم ،
بگویی هیس ،
همه کابوس ها تمام شد . . .
در گوشم بگویی : برای همیشه ماله من شدی . . .
میان هر نفسی که میکشم همهمه ای است از همه پنهان …
اما
از تو چه پنهان ؟
میان هر نفسی تـــو هستی
که میکِشم تو را
که میکُشی مرا …
حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه
یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده
سعی کنه ناراحتت نکنه،
حس قشنگیه...
وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت کنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم
بگه که حواسم بهت هست
حس قشنگیه ازت حمایت کنه...
آره...